صدای اول : تو نمیتونی . تو یه خیال پرداز بیهوده ای . فقط بلدی خوب خیال ببافی اما میگم که خیالن . خیالایی که واقعی نمیشن . و تو توهم گونه بهشون دل خوش میکنی .موندی تو افتخارای گذشته . که خیلی چیز خاصی هم نیستن . اما بهتر از الانن!
صدای دوم : ولی هنوز فرصت هست . غیر ممکن نیست از پسش بر میای. من میدونم که میتونی . یکم ذهنت و ازاد کن . برنامه ریزی کن . تلاش کن . زندگی کن . بیخیال دیروز . فردا . قبل و بعد . فقط همین لحظه مهمه . نا امید نباش. راکد نباش .
صدای سوم : بهت اعتماد ندارم . به خودت به حرفت . به قولت . من بدقولی و بی اعتمادی زیاد دیدم احمقانس دوباره بخوام اعتماد کنم! و من احمق نیستم!
صدای چهارم : اگه یه فرصت دیگه بدم بهت چی ؟ اگه بگم کنارتم چی ؟
دوباره صدای سوم : هی تو دیوونگی نکن . چرا باید به همچین کسی اعتماد کرد!
صدای پنجم : ( لرزیده ترسیده بی رمق ) ولی من نمیخوام اینجا باشم . میخوام یه کاری کنم از اینجا بیام بیرون . دلم تنگ شده واسه یه نفس راحت .
دوباره صدای اول : تو اگه میخواستی الان اینطوری نبودی. فقط الکی میگی که میخوای ! حرفی حرفی حرف! یه بسته کادویی خوشگل که توش خالیه!
صدای ششم : خواهید دید که چی میشه اخرش . اینطوری نمیمونه .
خاکستری دارم دیوانه میشم بین همه ی این صدا ها . شاید هم دیوونه شدم .
از عمو پورنگ تا هوشنگ ابتهاج
دل پر از شوق رهاییست ولی ممکن نیست ..
آقا قاضی ... ما که رهات نمیکنیم!
تو ,چی ,یه , صدای ,کن ,فقط ,چی میشه , دوباره صدای ,چی ؟ ,که چی ,اول تو

درباره این سایت